-
خداحافظی
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 19:40
گونه هایم گر گرفته است . خسته نیستم . می خواهم تنها بمانم . در را آهسته ببندید . شبی خواب باران و پائیزی نیامده را دیدم . انگار که تعبیر تمام رفتن ها بازگشت به زاد روز شقایق است . حالا دیگر از ندانستن شمال و جنوب جهان بغضم نمی گیرد. حالا دیگر از هر نگاه نا درست و طعنه تاریک نمی ترسم . حالا دیگر از هجوم نا به هنگام...
-
شعر
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:22
گردبادی بی هدف سر گشته و گم کرده راهم در بیابان طلب من تک درختی بی پناهم تار تار موی من در راه عشقت شد سپید عمر بگذشت و هنوزم چشم بر راهت نگاهم درد بر روی دلو دل شد پر از خون جگر سینه ام اتشفشانی گشته از سوزنده اهم بندی و صیدت شدم رسوای عشقت در جهان ای که در درگاه عشقت خاکساری رو سیاهم جان به راهت داده ام اما رقیبان...
-
واژه ی دوست داشتن
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:17
ای کاش جمله زیبای دوستت دارم ! بی هیچ غرضی بر زبان ها جاری بود ای کاش از گفتن دوستت دارم، از ترس سوءتفاهم ها و غلط اندیشی ها باز نمی ایستادیم، ای کاش محبت را بی هیچ چشمداشتی حتی چشم داشت محبت، به او که دوستش داریم هدیه میدادیم ای کاش، جمله دوستت دارم ........ را به هوس آلوده نمیکردیم ....... ای کاش
-
شعر
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:10
سراغ از من نمی گیری گل نازم نمی شناسی صدای کهنه ی سازم نمی دونی مگه اینجا دلم تنگه نمی دونی مگه با غصه دمسازم هوای گریه داره این دل سردم چشام گریون صدام لرزون تویی دردم شبا تو کوچه ی پر ماتم پاییز به دنبال چراغ خونه می گردم برات گفتم حدیث برگ خشک و باد لالایی قصه ی پروانه و شمشاد سراغ از من نمی گیری نگیر اما فراموشم...
-
تقدیم به همه ی عاشقها ،از طرف پسر کوچولو
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:08
تقدیم به همه عاشقها از طرف پسر کوچلو می گفت عاشقم, دوستش دارم و بدون او هیچم و برای او زنده هستم... او رفت, تنها ماند... زندگی کرد و معشوق را فراموش کرد. از او پرسیدم از عشق چه می دانی؟ برایم از عشق بگو... گفت:عشق اتفاق است باید بنشینی تا بیفتد گفت:عشق آسودگیست,خیال است... خیالی خوش. گفت:ماندن است، فرو رفتن در خود...
-
نمیخواهم بمیرم
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:07
نمی خواهم بمیرم نمی خواهم بمیرم ، با که باید گفت ؟ کجا باید صدا سر داد ؟ در زیر کدامین آسمان ، روی کدامین کوه ؟ که در ذرات هستی رَه بَرَد توفان این اندوه که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد ! کجا باید صدا سر داد ؟ فضا خاموش و درگاه قضا دور است زمین کر ، آسمان کور است نمی خواهم بمیرم ، با که باید گفت ؟ اگر زشت و اگر...
-
تنهایی
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:06
تنهایی تنها،همیشه تنها بدون! اینکه در دنیا دلی باشد که ثانیه ای چند بخاطر من بطپد دنیا را ترک میکنم! تنها همیشه تنها بی آنکه دلدار به هنگام بیماری دل رنجورم قدم بر کلبه ام بگذارد ودستی از عطوفت بر چهره تب دارم کشد زیباییهای جهان هستی را بدرود می گویم. تنها باز هم تنها در وادی خاموشان،در تاریکی مطلق بسوی نیستی پیش می...
-
نکته های زندگی
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:05
سلام نکته های زندگی*: -1 دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم. -2 هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود. 3- گر کسی تو را آن طور که می خواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. 4- دوست واقعی...
-
عجب صبری خدا دارد
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 02:03
عجب صبری خدا دارد عجب صبری خدا دارد اگر من جای اوبودم همان یک لحظه اول که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان جهان را با همه زیبائی و زشتی بروی یکدگر ویرانه میکردم عجب صبری خدا دارد
-
زرتشت
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1385 01:59
زرتشتیان و دروغهایی که به آنان نسبت می دهند ما مسلمانان تا کنون مسائل بسیاری شنیده ایم و آنها را باور کرده ایم .مثلا یکی از موضوعاتی که بسیاری روی آن مانور می دهند همین آتش پرست بودن زرتشتیان است . به نظر شما چنین مسئله ای واقعیت دارد من که به شخصه قبول ندارم .همه ما می دانیم که زرتشتیان در فرهنگشان چیزی به اسم آتش...